شاید که واژ نوشته هایم... سرد و بی روح شده است...
شاید که خاطرات...سرابی بیش نیست...
شاید که ساعت تپش های دلم...خوابیده باشد...
شاید که چتر زخم ها...سایه ی روحم نشده...
شاید که راز نگاهی بین ما نیست....
شاید که آهنگ سروده هایم....خوب کوک نشده...
شاید که قطره اشک هایم...التماست نمی کنند...
شاید که دست هایم...در غروب نبودنت نمی لرزند...
شاید که شانه هایم...تب فاصله ها را نمی دانند...
شاید که مرغ خیال...قصد پرواز ندارد...
شاید که ساقه های احساس...رشد نکرده...
شایدکه لحظه ها...در معنای غربت و بیگانگی نیستند...
شاید که قصه ای...نقاشی نشده...
شاید که حضور سرد تنهایی را تجربه نکرده باشم...
شاید که آسمان...بی بهانه می بارد...
شاید که هجمه ی بغض...درد ندارد...
شاید که بال پروانه ها....نسوخته...
شاید که دریا...آرام باشد...
شاید که قلبی...انتظار نمی کشد...
شاید که نبودنت...یقین نشده...
شایدکه قناری ها...آواز سکوت نمی دانند...
شاید که شمیم تنت...خلسه ی دلتنگی ندارد...
...
اما...
وجود دارد رد نفس های تو...بر شعرهایم...
اما نمی دانم...
دلیل این همه هذیان چیست...
دلیل اندوه بی پایان چیست...
بیا و برای دل نا آرامم ...استخاره ای کن...
(رضا)
8481 بازدید
14 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
20 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian