×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دلنوشته های من

× کاش نقاشی بود که بر روی بوم احساسم...دلتنگی هایم را خوب نقاشی می کرد
×

آدرس وبلاگ من

brokenpen.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/brokenpen

سلام بر خدا


شالی از جاری شبنم های نقره فام...
می چکد از حوله ی گل های سیب...
عاشق بلبلی در سحرگاه...
بر روی سجاده ی شاخسار...
ستایش کردگار می کند...
صدای خلخال آب...
روان است از چشمه ی قنات...
سجده ی پونه هایش...
بوسه عطری...
هدیه بر باغ می کند...
تک اناری سینه چاک...
غلتان و بازیگوشی می کند در میان آب...
و آسمان کم کم عریان می شود از...
رنگ خواب...
از پشت دیوارهای گلی قدیمی خانه ی شاعر...
آفتاب با آن...
زلف طلایی اش...
خنده بر دانه های یاقوتی انگور می کند...
بوی شهد ناب گل ها...
دل از زنبورها می رباید...
آن سوتر...
درخت توتی شیرین ناز...
دل را تکانی می دهد...
خاک را مست از شراب خود می کند...
ای شاعر مغموم حال...
اینجاست ...
سفره ی عشق خدا...
باید که عاشق بود و نشست...
تا چشید از سفره اش...
برخیز و باز کن پنجره...
نور خدا را میهمانی احساس کن...
شعرهایت را زلال از بوی او کن...
بیچاره واژها را...
محبوس ذهن محزونت مکن...

(رضا)
یکشنبه 22 آبان 1390 - 12:16:03 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم